سراینده امیر حسینی خواه چوشلی (ا.اخگر)
خاطره های چسبنده
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 6:53 | بازدید : 22 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

 


فصل کار
روستای گرمازده
رج بوته های چای تب‌کرده
و سبدی که با موج متوسط ترانه می خواند
و در زنبیلی بزرگ بالا میآورد
لمس عطر جوانه سبز
از رنگ پریده انگشتی که چند روز تا حنایی شدن فرصت دارد
و نگاه دزدکی به زمزمه دخترک چایچین که انار ییلاق در گونه هایش خون بپا کرده
من از روستایم میگویم
خاطره های چسبنده به رد سم رمه
در گل و لای رسی
و
چاله های پیر اب
در نیش افتاب


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


قرن ها پیش از هلی شات
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 6:49 | بازدید : 19 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

قرن ها پیش از هلی شات
  انجیر خشکیده ای که بوی باکرگی چای با خود داشت

  مرا تا ارتفاع دو چشم پرواز میداد
از کمر کش یک روز داغ
تا غایت غایب لانه کلاغ

تا عقابی که از ابر  عقب افتاده بود
تا نیلی که بر پیشانی اسمان جاری بود


پیش از هلی شات
من می‌دیدم
ساحلِ چَریده را موج نشُخوار میکرد

و دریا آروغ مه آلودش تا باغ چای پراکنده میشد
من می‌دیدم
سبد سبز چای ترانه می‌خواند
و در زنبیل بزرگی بالا میآورد
که تا لحظه‌ای پیش به  شاخه خشکیده انجیر آویخته بود

قبل از هلی‌شات
قرنها هلهله‌ی دستهایِ عجول
  در  سپیده دم ِ باد ِگرم

رجِ چایچین ها و بوته های چای
را از ارتفاع دو چشم پایش کرده‌ام

 

#امیر _حسینی_خواه


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


یک بعلاوه یک
پنج شنبه 14 ارديبهشت 1402 ساعت 17:1 | بازدید : 75 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

 

 

گاهی یک بعلاوه یک میشود صفر !!!
و تنها ،
دو پیکر بی جان
در عزای عمومی تشییع میشوند



امیر حسینی خواه

 

پنج شنبه 23 تير 1401 ساعت 10:33


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


درد دارد سنگی
دو شنبه 28 فروردين 1402 ساعت 20:44 | بازدید : 89 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

قصاب بنگاهِ غصب کرده‌اش را
در خون و خوناب اداره میکند
و
گله گله
نقشه در سر دارد
تا
خنده را به اغماء ببرد و
عشق را به تابوتی
که هیچ دستی بر شانه هایش نیست
درد دارد
سنگی که
نقش غصه برویش تاریخ میشود
و قصبه‌ای که مرشدش
عاشقانه قصاب است

امیر حسینی خواه

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بعد از من
چهار شنبه 18 مرداد 1401 ساعت 23:56 | بازدید : 71 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

تو
بعد از رفتنم،
چشم خواهی گشود
و من قبل از زایش ستاره‌ای جدید ،
در سیاه چاله ای زمان را خواهم کُشت .

میان بودن و رفتن، فاصله چندان نیست
من از عمق ریشه درخت میگویم
تا تو
تاشاخسار سبز
انگاه که شعرم را میخوانی
سازه‌های دور و برت رشد کرده اند
و
در حوالی
ریشه ها ، گور ها طبقات پایین تری را تجربه می کنند
شعرم
دست رنجم بود،
که در دهان گشوده گوری رو به آسمان دارد

تو اما شعرت را برای پروانه ها بسرا
برای پیچک ها
و چشمه هایی که بعداز من، در کنار تو سر خواهند کرد

 

1401/05/18


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


پایان فریضه وفا
دو شنبه 17 مرداد 1401 ساعت 22:15 | بازدید : 160 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

پایان فریضه وفا نزدیک است

هنگامه لمس پشت پا نزدیک است

 

ای خواجه اگر امید بخشش داری

     برخیز که خانه خدا نزدیک است  

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عریان تر....
پنج شنبه 23 تير 1401 ساعت 10:31 | بازدید : 41 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

 



گریبان صدای ترا پاره میکنند
و طاقت جانم را،

عریانتر میشوم !!!

آسمان بدون ابر
صمیمی تر کوچه را در آغوش میکشد


امیر حسینی خواه


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رهایی من
پنج شنبه 23 تير 1401 ساعت 10:12 | بازدید : 76 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )


درین ویرانه
که سایه رهگذر از عمرش درازترست ،


سقف آرزویش از کهکشان همسایه بلندتر،


من به عشق تو میاندیشم  !!!


که از جان به من شیرینتر ست
و از تیغ در من برنده تر


شاید
رهایی مناز خودم ،

زندانی باشد
که میله هایش از انگشتان ملتمست ساخته شده


و مردنم مدالی باشد

که شجاعت بوسه ای بر لبانت آویخته است

 

امیر حسینی خواه ( ا.اخگر )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تباهی
جمعه 13 اسفند 1400 ساعت 21:3 | بازدید : 82 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )


تباهی

چه گونه از
تباهی یاران خویش نگریم ؟
لا بلای برف و کَرَف ۱
زمستان را
ابدیت بخشیدیم .
و تمام فصول
چشمه
شد ،
در حوالی چشم .

ا.اخگر
۱_ سرخس ،نوعی علف هرز که برای نگهدای یخ و برف دور یخ می پیچیدند .
یا برف را لابلای این گیاه داخل چاهی یا گودالی ریخته و لگد میزدند .خرداد و تیر از ان برای خنک کردن اب استفاده میکردند .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


طاهر عریانم کرد
جمعه 13 اسفند 1400 ساعت 21:2 | بازدید : 85 | نویسنده : امیر حسینی خواه | ( نظرات )

طاهر عریانم کرد

قلبم بربود و قصد ایمانم کرد
چنگیز دو دیده اش ویرانم کرد

غمزه زد وصد شرر به جانم انداخت
مفتون شدم و طاهر عریانم کرد

ا.اخگر


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

Alternative content


چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سروده ها و آدرس choshaly.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 141
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 8
:: بازدید ماه : 92
:: بازدید سال : 284
:: بازدید کلی : 2744