|
پنج شنبه 23 آذر 1402 ساعت 13:7 |
بازدید : 14 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
لنگ کودکی پاهایی بودیم که تنگی کفش هرسال دادشان را در میآورد
دلِمان بشکن میزد و تنگیگشادی خودش یادش رفته بود پاها بزرگتر شدند و کفش ها بازتر بازتر از دلِمان و دیگر یادهای لنگ از کفشهای تنگ پیشی گرفتن
۱۴۰۲/۰۹/۲۲
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
پنج شنبه 23 آذر 1402 ساعت 12:51 |
بازدید : 9 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
در آینه خیره ماندهام
حرکت شاخههای پشت پنجره پیداست
صدای شکستگی میآید و در زِلً نگاه من مینشیند
شیشه نیست که بُرًنده باشد
دل نیست که درخون شنا کند
حتی شاخه نیست که صدایش جوانه زند در امتداد خود
اینجا شکستهی موجی است
پُرچین و چروک
در نقطهای از بینهایت زمان
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:50 |
بازدید : 31 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
کاش رٌز رونده قرمزم بودی
که عطرش را به رٌخ مهمان و رهگذر بکشم
رٌز
رٌزی که قیچی باغبانی خمیده اش کرده
و یک گردن از قد و بالای همه بلندترست
کاش باغچه کوچکی بودم
گوش تا گوش
ریشه ات در سینه من رخنه میکرد و جوانه ات هوای مرا میدزدید
باران که میزد
پاریس به فقر پارفم مبتلا میشد
و من به سرشاری آن
امیر حسینی خواه
22 اردیبهشت 1402
برچسبها:
شعر نو ,
ه ,
ا ,
سایه ,
فروغ فرخزاد ,
هوشنگ ابتهاج ,
احمد شاملو ,
اخوان ثالث ,
فریدون مشیری ,
ا ,
اخگر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:46 |
بازدید : 21 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
روز شب را عقد میکند آسمان جشن میگیرد ماه و ستاره ها زاده میشوند شب روز را ترک میکند نیمرویی در افق ظاهر میشود تمام دشت سیر میشوند
آنقدر که آفتاب و باران با هم دست میدهند ورنگین کمان طناب بازی اش را شروع میکند
و آبشار در لباس عروس بر بال خیس باد سوار میشود و تا ضیافت گرگ و میش پرواز میکند
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:45 |
بازدید : 27 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
ریسه ها پیچک آسمان سینه ریز زیبای تو بودند تکیه گاهی برای بیوزنی میخ های طابوت به نجارِسراسیمه لبخند میزنند
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:40 |
بازدید : 24 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
سنگی بال پرستو را شکست شاهین پرستو را به جوجه هایش داد جوجه های پرستو را مگس ها خوردند و دیگر مقبره ها در سیطره مگس ها باقی ماند تا سنگ انداز و شاهین و جوجه هایش از راه برسند
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:36 |
بازدید : 27 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
چشمک تو بود و ساحل ساکت رود در شب سرد بهمن برهنه همآغوش ماهی و آب رد بازگشتم را جریان میبرد شمارههای نفسم کورسو تر از نور دور دست گل و لای شناور بوی خاک ربوده میداد در شریانی سرد خواب فلسها را از لای انگشتانم تکاندم
در انجماد تاریکی چشمک تو بود و لب کفآلود رود
امیر حسینی خواه ۱۵ خرداد ۱۴۰۲
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:35 |
بازدید : 25 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
از شار شار تا خانه ما به خود میپیچید فاصله سقوط تا درد چیزی نبود ناله کنان ، رد پایش را از چشمانم شُست و رفت اما هنوز خاطرم چرکین است . مانند یقه کودکیام ، که گلنار شناور عطر دست های مادرم را با خود به دریا میبرد
۱۴۰۲/۰۳/۰۵
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:33 |
بازدید : 22 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
رگبار را دیدی ؟ دیدی رگ باران بند نیامد ؟ وزغ ها آوازشان ته گرفت و غروب نیمرویش را به سفره شب بخشید من به رغم آتش و آب تن تنهاییام را به دست باد میسپرم و تو در خاک تکثیر میشوی تا رگبار دیگر وزغ ها برای تو بسرایند و داروک ها برای من نوید شر شر باران باشند
امیر حسینی خواه
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
دو شنبه 23 مرداد 1402 ساعت 14:7 |
بازدید : 27 |
نویسنده :
امیر حسینی خواه
| ( نظرات )
|
اسکلت بیدار میشود نجوا کنان در بازار چرخ میزند و حمام آفتاب میگیرد دزدی که جیب و پوست و گوشتش را ربوده بود باز گشته است همراه باد از دنده های اسکلت رد میشود و سایه کمرنگ قدمهایش را جمع میکند چیزی برای مردن باقی نگذاشته
روح اسکلت در سبد بازارش روی دوچرخه خرید کز کرده و ابری خاکستری ریه هایش را به مقصدی گم ترک میکند اسکلت ها در آفتاب لم میدهند نه برای برنزه شدن...
امیر حسینی خواه
۱۴۰۲/۰۴/۱۵
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد
|
|
|